داستان هاي زيبا و جالب داستان هاي زيبا و جالب .

داستان هاي زيبا و جالب

داستان كوتاه دنيا از آن خيال پرزدازان است

داستان آموزنده جديد, داستان بسيار زيبا, داستان جالب, داستان جديد

داستان كوتاه دنيا از آن خيال پرزدازان است

پسركمي گويند در زمانهاي دور پسري بود كه به اعتقاد پدرش هرگز نمي توانست با دستانش كار با ارزشي انجام دهد. اين پسر هر روز به كليسايي در نزديكي محل زندگي خود مي رفت و ساعتها به تكه سنگ مرمر بزرگي كه در حياط كليسا قرار داشت خيره مي شد و هيچ نمي گفت. روزي شاهزاده اي از كنار كليسا عبور كرد و پسرك را ديد كه به اين تكه سنگ خيره شده است و هيچ نمي گويد. از اطرافيان در مورد پسر پرسيد. به او گفتند كه او چهار ماه است هر روز به حياط كليسا مي آيد و به اين تكه سنگ خيره مي شود و هيچ نمي گويد.
 


براي ديدن ادامه مطلب داستان كوتاه دنيا از آن خيال پرزدازان است اينجا را كليك كنيد

 


برچسب: ،
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۰ دى ۱۳۹۴ساعت: ۰۴:۰۸:۴۴ توسط:حسن موضوع:

{COMMENTS}
ارسال نظر
نام :
ایمیل :
سایت :
آواتار :
پیام :
خصوصی :
کد امنیتی :